نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 1227

1. اگر به مصلحت از پیش دوست برگذری

2. چرا به گوشه ی چشم از قفا نمی نگری

3. بدین شمایل و شکل از نقاب ممکن نیست

4. که آدمی به درآید چه آدمی که پری

5. وجودِ پاک تو با آب و گِل نیامیزد

6. بدان سبب که تو نورانیی و ما بشری

7. فرازِ سرو که دیده ست سیب و شفتالو

8. نگاه کن که چه پاکیزه ای و باروری

9. به طعنه گفتی تشنییع می زنی بر من

10. بلی پس از که تظلّم کنم چو دل تو بری

11. به خاکِ پایِ عزیزت که سر بهایِ من است

12. که از دو دیده به نزدیکِ من عزیزتری

13. اگر مشاهده کم اتّفاق می افتد

14. ز راهِ بینشِ خاطر همیشه در نظری

15. چرا رضا ندهد عاشقِ ریاضت کش

16. که گر ز دوست جدا شد به درد بیش تری

17. نزاریا به وفا حالیا جگر می خور

18. که هم ز اهلِ دلی آن بود که بر نخوری


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به رنگ و بوی جهان دل منه که وقت رحیل
* خزان نگار به دست چنار می بندد
شعر کامل
صائب تبریزی
* ببری مال مسلمان و چو مالت ببرند
* بانگ و فریاد برآری که مسلمانی نیست
شعر کامل
سعدی
* از باد مکش طره جانانه ما را
* زنجیر مجنبان دل دیوانه ما را
شعر کامل
کمال خجندی