نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 1303

1. می بیار ای غلام حالی می

2. دفع سرما نمی‌کنی هی هی

3. در چنین شب که زمهریرِ هوا

4. می‌کند خشک در بدن رگ و پی

5. بر تنِ هوش‌یار در حمام

6. زخمِ سرما بیفسراند خوی

7. جز به گرمیِ آفتاب قدح

8. نرود سردی از طبیعتِ وی

9. به از این کی به کار خواهد شد

10. کی دهی پس به من نگویی کی

11. بده آبی که آن کند با من

12. که کند آتشِ روان با نَی

13. جانِ شیرین نزاری آورده‌ست

14. تا کنی جامِ تلخ بر سرِ وَی

15. دست او رد مکن بده بستان

16. بازخر جانِ او به جامی می


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* از صحبت مردم دل ناشاد گریزد
* چون آهوی وحشی که ز صیاد گریزد
شعر کامل
رهی معیری
* اگر این داغ جگرسوز که بر جان منست
* بر دل کوه نهی سنگ به آواز آید
شعر کامل
سعدی
* به آب و رنگ تیغش برده تفضیل
* چو نیلوفر هم از دجله هم از نیل
شعر کامل
نظامی