نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 1325

1. دوزخِ دنیاست تاویلِ فراقِ آن جهانی

2. با تو بر گفتیم یارا تا بدانی گر ندانی

3. قیمتِ یاران ندانستیم و قدرِ هم‌نشینان

4. فوت کردیم ای دریغا روزگارِ زندگانی

5. ز ابتدا تا با که شد هم راه توفیقِ محبت

6. ما ندانستیم باری قدر قدرِ یار جانی

7. حَبَّذا اوقاتِ مهجورانِ دایم در حضورش

8. هر که غایب شد ز خود دارد حضورِ جاودانی

9. پرده بازییی که می‌آرد برون هر دم زمانه

10. حقّه ی دیگر پر از اعجوبه ی آخِر زمانی

11. رخت می‌باید سبک بر بستن و تحویل کردن

12. می‌فزاید حرص و آزِ ما امانی بر امانی

13. مخطی و ساهی ندارند اختیاری در مسالک

14. آدمی ایمن نباشد از قضایِ آسمانی

15. عاقبت جان در سرِ دنیا کنی مشتاب ای دل

16. تا نپنداری که چیزی یافته‌ستی رایگانی

17. یک جهت شو تا دهندت بر سریرِ سد ره جایی

18. هر چه بیرون آمد از این چارچوبِ استخوانی

19. تو نمی‌آیی برون از خانهء پندار و مالک

20. زود بر چیند ز قصر و منظرت فرش و اوانی

21. با دلِ پر کینه و نفسِ تهی و نفسِ ناقص

22. مُهر بر لب نه نزاری چند لاف از مهربانی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* پیام من که رساند به یار مهرگسل
* که برشکستی و ما را هنوز پیوند است
شعر کامل
سعدی
* گر چه پیریم، از جوانان جهان خوشدلتریم
* خنده ها بر صبح دارد موی چون کافور ما
شعر کامل
صائب تبریزی
* کسی با شوق روحانی نخواهد ذوق جسمانی
* برای گلبن وصلش رها کن من و سلوی را
شعر کامل
عطار