نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 1331

1. به یک غمزه شهری پریشان کنی

2. به عمدا گذر گر بر ایشان کنی

3. مشعبد صفت گر شوی در حجاب

4. از این طرفه بازی فراوان کنی

5. فرود آی در کنج ویران من

6. اگر گنج خواهی که پنهان کنی

7. وگر نه گذر کن بر ارباب بخل

8. چو خواهی که معمور ویران کنی

9. دو علت یکی حرص و دیگر حسد

10. چنین درد را هم تو درمان کنی

11. ببر هرچه در آفرینش دلی ست

12. چو در بنده شد چاره جان کنی

13. چو برخواستند از سر جان و دل

14. برایشان همه مشکل آسان کنی

15. نه چندان که در امتحان گاه قهر

16. قیامت برآری و طوفان کنی

17. ز ناگفتنی هاش توبه کنی

18. ز نا کردنی ها پشیمان کنی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هر شام و سحر عکس گل و نسترن از باغ
* سرخاب و سفید آب کند روی هوا را
شعر کامل
سلمان ساوجی
* پیاز آمد آن بی هنر جمله پوست
* که پنداشت چون پسته مغزی در اوست
شعر کامل
سعدی
* قسم به عشق که از فیض پاکدامانی است
* که خلوت همه خوبان کنار آینه است
شعر کامل
صائب تبریزی