نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 1354

1. چه خوش بود که به بالینِ خفته ناگاهی

2. چو چشم باز گشایم مرا رسد ماهی

3. فقیر را چه سعادت ورایِ آن باشد

4. که سر به کنجِ خرابش در آورد شاهی

5. میانِ ظلمتِ شب نورِ طلعتش باشد

6. چو یوسفی که برآرد سر از بُنِ چاهی

7. اگر به تیغ زنند ار به تیر من باری

8. ز کویِ دوست فراتر نمی برم راهی

9. حذر ز دردِ دلم کآفتاب خیره شود

10. گر از درونِ پُر آتشم برآورم آهی

11. به اعتقادِ نزاری اگر به غیبتِ من

12. همه جهان به جوی ارزد و جوی کاهی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هر گیاهی کز حریم خیمۀ لیلی دمد
* خورده آب از چشمه سارِ دیدۀ مجنون بُوَد
شعر کامل
جامی
* نباید که باشد جز از آفرین
* که پاکی نژاد آورد پاک دین
شعر کامل
فردوسی
* خبرت هست که بلبل ز سفر بازرسید
* در سماع آمد و استاد همه مرغان شد
شعر کامل
مولوی