نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 473

1. می به کسی ده که قدر می‌ بشناسد

2. مرتبه ی جان جماد کی بشناسد

3. آنکه بداند که می حرام چرا شد

4. منزلت می پرست وی بشناسند

5. من نشناسم مرا چه غم که منجم

6. منقلبات بهار و دی بشناسند

7. صاحب من پیر میکدست و توان کرد

8. پس روی آن که کل شی بشناسند

9. خواهی تا ره بری به چشمه ی حیوان

10. دیده وری پیشه کن که پی بشناسد

11. این هم از آن می که خورده ام به الست است

12. صاحب خم خانه می ز می بشناسد

13. آری صاحب‌نظر ز روی فراست

14. گمشده ی خویش را به کی بشناسد

15. مست شراب الست همچو نزاری

16. خاصیت سر جام کی بشناسند

17. ور نه ندارد فسرده معرفت آنک

18. روضه ی خلد از جحیم غیّ بشناسد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* حدیث عقل در ایام پادشاهی عشق
* چنان شدست که فرمان عامل معزول
شعر کامل
سعدی
* صبح خیزی و سلامت طلبی چون حافظ
* هر چه کردم همه از دولت قرآن کردم
شعر کامل
حافظ
* به وفای تو درآمیخت چنان آب و گِلم
* که دمد بعد وفات از گل من بوی وفات
شعر کامل
جامی