نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 578

1. آخر شبِ جدایی روزی مگر سرآید

2. وان آفتابِ وصلت از جانبی برآید

3. تو سر کشیده و من طوقِ وفا به گردن

4. ساکن که اسبِ حسنت ناگه به سر درآید

5. ای سروِ باغِ جانم بخرام تا به بستان

6. کز قامتِ بلندت خم در صنوبر آید

7. درمان چه می کند دل درد از تو راحت آمد

8. مرهم چه می نهد جان زخم از تو خوش تر آید

9. در عشق مردِ صادق هم چون خلیل باید

10. تا وقتِ آزمایش آتش برو برآید

11. آن جا که بی محابا تیرِ بلا روان شد

12. مردی تمام باید تا در برابر آید

13. ای پای مال کرده بی خود نزاری ات را

14. آری چو بر سر آیی باشد که بر سر آید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آمدم تا رو نهم بر خاک پای یار خود
* آمدم تا عذر خواهم ساعتی از کار خود
شعر کامل
مولوی
* بید مجنونیم در بستانسرای روزگار
* سر به پیش انداختن از شرم، بار ما بس است
شعر کامل
صائب تبریزی
* ز دشمن جفا بردی از بهر دوست
* که تریاک اکبر بود زهر دوست
شعر کامل
سعدی