نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 586

1. حذر ز فتنۀ آن ترکِ مست می باید

2. چنان که هر که بگیرد ز دست برباید

3. که زهره دارد از آن سنگ دل که برباید

4. مگر کسی که به جان التفات ننماید

5. دلی به هر سرِ مویی ز زلف بر بندد

6. اگر گره ز کمندِ نغوله بگشاید

7. میانِ راه بیا تا بگیرمش دامن

8. به دادخواه ببینم کزو چه می آید

9. چو دل برفت به یک بوسه التفات کنم

10. و گر سرم برود نیز گو برو شاید

11. ز رویِ خوب چو اخلاقِ زشت قاعده نیست

12. بدین قدر نه بر آنم که منع فرماید

13. یقینم ار همه جز آبِ زندگانی نیست

14. به خونِ هم چو منی دست در نیالاید

15. به حسن غّره نباشد مگر چو می داند

16. که گل به باغ پس از هفته یی نمی پاید

17. که در زمانه بر آساید از حیات دمی

18. کسی که یک نفس از عیش بر نیاساید

19. نزاریا دو سه روزی که هست تازه بر آی

20. که از حیات حصولِ مرا دمی باید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آه اگر عشوه گری‌های زلیخا سازد
* غافل از حسرت یعقوب مه کنعان را
شعر کامل
هاتف اصفهانی
* من نه به اختیار خود می روم از قفای تو
* آن دو کمند عنبرین می کشدم کشان کشان
شعر کامل
کمال خجندی
* مطربا مجلس انس است غزل خوان و سرود
* چند گویی که چنین رفت و چنان خواهد شد
شعر کامل
حافظ