نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 724

1. مردانه وار بر گذر از آرزوی خویش

2. دیگر مبین به دیده خود دیده سوی خویش

3. روی دل کسان نتوان دید و روی دوست

4. گر روی دوست خواهی منگر به روی خویش

5. ور برگ ترک خویشتنت نیست در سلوک

6. بیرون مشو ز جدول پرگار کوی خویش

7. دعوی دوستی تو در دوستی دوست

8. آنگه مسلم است که باشی عدوی خویش

9. تا از نسیم دوست شوی ممتلی دماغ

10. باید که بر نتابی از باد بوی خویش

11. بگذشتن از مراتب اکوان دیو چیست

12. باز آمدن به خوی ملایک ز خوی خویش

13. برخوان نزاریا که صموت از جواب به

14. تا وا رهی ز مظلمه گفتگوی خویش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تو و طوبی و ما و قامت یار
* فکر هر کس به قدر همت اوست
شعر کامل
حافظ
* صبح بیداری شود گفتم مرا موی سفید
* من چه دانستم که خواهد پنبه گوشم شدن
شعر کامل
صائب تبریزی
* جام لعل و جامهٔ نیلی سیه روئی بود
* خیز و خم بنمای تا خمری کنم دلق کبود
شعر کامل
خواجوی کرمانی