نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 77

1. ماه نو بنمود رخسار از نقاب

2. ساقیا در ده سبک جام شراب

3. آتش سی روزه را بنشان به آب

4. خاصه خوب آبی معطر چون گلاب

5. آتشین آبی که در جام بلور

6. می نماید راست چون لعل مذاب

7. جوهری پاکیزه اما بی عَرَض

8. آفتابی روشن اما بی حجاب

9. آفتابش گفتم و می دان که هست

10. آفتاب از عکس او در اضطراب

11. عکس می در چشم ما بودی چنانک

12. تشنه ای اندر بیابان در سراب

13. لاجرم امروز در خم می جهم

14. گرچه میکردم از او دی اجتناب

15. در خرابی می روم زیرا که هست

16. عالم معموری من در خراب

17. روز و شب مست و خرابم چون کنم

18. با فقیهان بحث در بعث و ثواب

19. عالمی می گفت در ماه صیام

20. تا نزاری چون رهد یوم الحساب

21. گفتم او گو خلق را از ره مبر

22. من خود آنجا در نمانم از جواب


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چاره من مرهم کافوری صبح است و بس
* من که دارم بر جگر داغی ز هر اختر جدا
شعر کامل
صائب تبریزی
* بکوشیم وز کوشش ما چه سود
* کز آغاز بود آنچ بایست بود
شعر کامل
فردوسی
* تو از قبیله خوبان سست پیمانی
* من از جماعت عشاق سخت پیوندم
شعر کامل
فروغی بسطامی