نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 910

1. بقایِ عمرِ تو بادا گزینه یارِ قدیم

2. که ما ز هجرِ تو کردیم جان به حق تسلیم

3. وداعِ روزِ جدایی زهی قیامتِ نقد

4. فراقِ یارِ گرامی زهی عذابِ الیم

5. نعوذ بالله اگر دشمنم به کام رسد

6. که کام رانیِ بدخواه غصّه‌ای‌ست عظیم

7. درین بلا که منم هم نی‌ام ز حق نومید

8. بسی رسند به امّیدِ دل ز موضعِ بیم

9. بیا که بر دلِ من کرده‌ای جهانِ فراخ

10. به قیامت چو الف تنگ تر ز حلقه ی میم

11. تو آن که رُخم زرد شد چو زر ز غمت

12. دلم نگر که چنان است پاک با تو چو سیم

13. ز رویِ لطف نظر بر منِ فقیر انداز

14. مکن غرور مکن جانِ من به ناز و نعیم

15. به امتحان نگریزد نزاری از تو بیا

16. جفا بکن که تحمّل کند حریفِ سلیم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گهی زلفش پریشان می‌کند یک دشت سنبل را
* گهی رخسارش آتش می‌زند یک باغ نسرین را
شعر کامل
فروغی بسطامی
* همه را دیده در اوصاف تو حیران ماندی
* تا دگر عیب نگویند من حیران را
شعر کامل
سعدی
* کلید گنج سعادت قبول اهل دل است
* مباد آن که در این نکته شک و ریب کند
شعر کامل
حافظ