نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 991

1. ای عشق تو در جان من از بدو کُن

2. جانا چنین بیگانگی با ما مکن

3. ما از الست آورده‌ایم این اتصال

4. اینجاست عشق تازه و عهد کُهُن

5. از ما اگر چه زلّتی صادر شود

6. تو بر مکن این اتصال از بیخ و بُن

7. در خون مسکینان مرو بی موجبی

8. بشنو خدا را از نزاری این سُخُن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گفتا که کیست بر در گفتم کمین غلامت
* گفتا چه کار داری گفتم مها سلامت
شعر کامل
مولوی
* فکر بلبل همه آن است که گل شد یارش
* گل در اندیشه که چون عشوه کند در کارش
شعر کامل
حافظ
* کشم خنجر چو سوسن بر تن خویش
* چو گل در خون کشم پیراهن خویش
شعر کامل
جامی