نزاری قهستانی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 993

1. گر هیچ می‌توانی ما را حمایتی کن

2. پیوندِ جانِ خود را با ما عنایتی کن

3. گر می‌توان که دستم گیری و در پذیری

4. بسیار مزد باشد اندک رعایتی کن

5. یک شب بیا زماني برگوی داستانی

6. تا خود سر چه داری آخر حکایتی کن

7. واجب کند ترحم بر بنده‌ی مقصر

8. پندی، نصیحتی ده شکری، شکایتی کن

9. اول عزیز کردی آخر مدار خوارم

10. هم خود بنا نهادی هم خود کفایتی کن

11. با ما مگو که زر کو آن تنگِ پر شکر کو

12. از گفته‌ی نزاری بنشین روایتی کن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* من این تار نگه را حلقه حلقه می‌کنم اما
* شکاری را که من دیدم زیاد است از کمند من
شعر کامل
وحشی بافقی
* دوستان عیب نظربازی حافظ مکنید
* که من او را ز محبان شما می‌بینم
شعر کامل
حافظ
* سر به هم آورده دیدم برگهای غنچه را
* اجتماع دوستان یکدلم آمد به یاد
شعر کامل
صائب تبریزی