نظیری نیشابوری_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 103

1. هجران نمکی سود و به داغ دل ما ریخت

2. سودای تو آتش ز دماغ دلِ ما ریخت

3. هر روغن صافی که به بیهوده فلک سوخت

4. غم دردی آن را به چراغ دلِ ما ریخت

5. رفتیم به سر زود درین محفل مستان

6. ساقی می تندی به ایاغ دلِ ما ریخت

7. ما را به نشاط و طرب آسان بگذارند

8. غم خون جهانی به سراغ دلِ ما ریخت

9. هر نخل امیدی که نشاندیم درین باغ

10. برگ و برش از لاله و لاغ دلِ ما ریخت

11. کلفت ز کجا آمد و رنجش ز کجا خاست؟

12. بد کرد ملالی به فراغ دلِ ما ریخت

13. بر عشرت ما زود ملالست نظیری

14. تا صبح نفس زد گلِ باغ دلِ ما ریخت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دوستان گویند سعدی خیمه بر گلزار زن
* من گلی را دوست می‌دارم که در گلزار نیست
شعر کامل
سعدی
* تیره روزان جهان را به چراغی دریاب
* تا پس از مرگ ترا شمع مزاری باشد
شعر کامل
صائب تبریزی
* کدام دانه فرورفت در زمین که نرست
* چرا به دانه انسانت این گمان باشد
شعر کامل
مولوی