نظیری نیشابوری_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 107

1. زهی نسخه آفرینش جمالت

2. نکت یاب مجموعۀ گل خیالت

3. به فطرت فزونی نخواهد زبولت

4. ز ظلمت برونی نباشد زوالت

5. همیشه حق از قول و رای تو روشن

6. نپوشیده موج حوادث زلالت

7. به حدّ خرد هست پرواز هر تن

8. تو روحی خرد پرّد از پرّ و بالت

9. همه وجدها صوفیان را ز قولت

10. همه حال ها قدسیان را ز حالت

11. به اعجاز قولت که ایمان نیارد

12. حلالت بود خون منکر، حلالت

13. به باطن تو را دید آدم مقدّم

14. ز صدر جنان شد به صفّ نعالت

15. به پیرامنت سایه ظاهر نگردد

16. که خور گشته طالع فراز نهالت

17. به حسن تو نقّاش نقشی نیارد

18. که صنعت گری ختم شد بر کمالت

19. توان گفت لَيسَ كَمِثلِهِ به شأنت

20. که در غیب نبود مثال مثالت

21. نظیری چنان ساز صافی سخن را

22. که روح نبی خوش شود از مقالت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* لبش ندانم و خدش چگونه وصف کنم
* که این چو دانهٔ نارست و آن چو شعلهٔ نار
شعر کامل
سعدی
* گفتمش سوختم از عشق تو تعجیل مکن
* گرچه عمری و بُوَد عادت عمر استعجال
شعر کامل
جامی
* روز عید است و من امروز در آن تدبیرم
* که دهم حاصل سی‌روزه و ساغر گیرم
شعر کامل
حافظ