نظیری نیشابوری_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 200

1. به هجر و وصل دلم الفت و نزاع ندارد

2. نشاط آمدن و کلفت وداع ندارد

3. به شهر ما نفروشند جز رضا و محبّت

4. کسی دکان نگشاید که این متاع ندارد

5. بر آن فراز که من می کنم عروج مقامی است

6. که هیچ پایه بر آن پایه ارتفاع ندارد

7. چنان حقارتم از چشم اعتبار فگنده ست

8. که دهر بر من و حال من اطّلاع ندارد

9. به رطل خون جگر می خورم ز بخت به شکرم

10. که سر ز جام تنک مشر بم صداع ندارد

11. از تیرگیّ شب انتظار شمع امیدم

12. برابر پر پروانه یی شعاع ندارد

13. عبث به وعدۀ لطفش دلت خوشست نظیری

14. کدام لطف؟ که با بخت تو نزاع ندارد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* غنچه دیدم که از نسیم صبا
* همچو من دست در گریبان داشت
شعر کامل
سعدی
* سحر شکفته تر از گل ز خواب برخیزد
* به دست طفل گذارند چون حنا در خواب
شعر کامل
صائب تبریزی
* رهنوردانی که چون خورشید تنها می روند
* از زمین پست بر اوج ثریا می روند
شعر کامل
صائب تبریزی