نظیری نیشابوری_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 432

1. چند در دل آرزو را خاک غم بر سر کنم

2. آتشی را تا به کی در زیر خاکستر کنم

3. چند بینم خواری و در سینه دزُدم تیر آه

4. شعله را تا کی نگهبانی به بال و پر کنم

5. زاریم گویا اثر دارد که امشب بر درش

6. ناله ای ناکرده خواهد نالۀ دیگر کنم

7. تا نبینم زهر چشمش را نمی یابم حیات

8. گر به آب خضر کام زندگانی تر کنم

9. با وجود ناامیدی بسکه مشتاق توام

10. مدّعی گر مژدۀ وصلم دهد باور کنم

11. گر جز از خاک سر کوی تو خیزم روز حشر

12. خاک صحرای قیامت را همه بر سر کنم

13. عالمی امروز بر حالم نظیری خون گریست

14. وای اگر فردا چنین جا در صف محشر کنم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گلش یکسر به رنگ ارغوان بود
* ولیکن با نشاط زعفران بود
شعر کامل
وحشی بافقی
* به تخت گل بنشانم بتی چو سلطانی
* ز سنبل و سمنش ساز طوق و یاره کنم
شعر کامل
حافظ
* طبیب اهل دل آن چشم مردم آزار است
* ولی دریغ که آن هم همیشه بیمار است
شعر کامل
فروغی بسطامی