نظیری نیشابوری_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 523

1. بر دماغم دویده شیدایی

2. خردم را نمانده گنجایی

3. از جگر دود می رود به سرم

4. شعله ام حشک مغز و سودایی

5. شور عشقم دریده پردۀ عقل

6. سر برآورده ام به رسوایی

7. نتوان شهر را به طوفان داد

8. می شوم همچو سیل صحرایی

9. عشوه ای کرده اند در کارم

10. خانمان می دهم به یغمایی

11. گاه دستم کشد گهی دامان

12. کششی برتر از تقاضایی

13. عشق همراه خویش می آرد

14. سازگاریّ و دل پذیرایی

15. صد سماعم به دست افشاندن

16. صد نوایم به مجلس آرایی

17. همچو گل می گدازم از رقّت

18. چند نازک دلیّ و رعنایی

19. منصب آفتاب می گیرم

20. سدّه بوسیّ و جبهه فرسایی

21. کشف علم ازل نظیری کرد

22. نیست نوری چو نور دانایی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مخدوم شمس دین است تبریز رشک چین است
* اندر بهار حسنش شاخ و شجر به رقص آ
شعر کامل
مولوی
* سزای خدمت شایسته است لطف چه منت
* ز خدمتم خجل و حقگزار خدمت خویشم
شعر کامل
وحشی بافقی
* اشکم برون می افگند راز از درون پرده را
* آری، شکایتها بود، از خانه بیرون کرده را
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی