نظیری نیشابوری_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 546

1. از کم سخنی و سر به زیری

2. دادیم به خارها حریری

3. گشتیم ز بندگی خداوند

4. سلطان شد ایاز از اسیری

5. مرغان چو نشاط ما ببینند

6. بر گل نکنند خرده گیری

7. ناهید اگر بهّ ما نشیند

8. بهرام نمی کند دلیری

9. ما را که غذای جان شمیم است

10. پیوسته کند صبا بشیری

11. مشگین نفس از خیال یاریم

12. گرد رخ گل کند عبیری

13. بردیم به آخرت ز دنیا

14. دل گرسنگی و چشم سیری

15. هر دیده و خوانده شد فراموش

16. الّا تو ندیده در ضمیری

17. چون شاخ خزان فتاده بودم

18. شد شوق توام عصای پیری

19. هستی ز وجود تو عدم راست

20. عزّست به هیچم ار پذیری

21. یک بار نظیری خودم خوان

22. تا شهره شوم به بی نظیری


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* من آن شکل صنوبر را ز باغ دیده برکندم
* که هر گل کز غمش بشکفت محنت بار می‌آورد
شعر کامل
حافظ
* ببری مال مسلمان و چو مالت ببرند
* بانگ و فریاد برآری که مسلمانی نیست
شعر کامل
سعدی
* یا رب اندر دل آن خسرو شیرین انداز
* که به رحمت گذری بر سر فرهاد کند
شعر کامل
حافظ