نظیری نیشابوری_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 6

1. برای خشت خم خوبیم گو آن پیر ترسا را

2. کزین بازیچۀ طفلان خرد مشت گل ما را

3. جهان را نیست آن معنی که باید فکر آن کردن

4. الف با خوان هر مکتب شکافد این معمّا را

5. به خود از بهر حسرت داد راهم ورنه معلومست

6. ز دریا چند در آغوش گنجد موج دریا را

7. همین بس شاهد بی اختیاری های مشتاقان

8. که عذر از جانب یوسف بود جرم زلیخا را

9. خموشی نزل عشق آرم که بر درگاه سلطانان

10. کمان بر زه نمی آرند بازوی توانا را

11. همین مقدار می خواهیم از رخ پرده برداری

12. که بشناسیم قدر بینش نادان و دانا را

13. نظیری خاطرى از داغ دل آزرده تر دارد

14. قدم هشیار نه این جا که در خون می نهی پا را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بهار خرمی در پوست دارد نخل بی برگش
* به ظاهر گر چه افسرده است در فصل خزان سودا
شعر کامل
صائب تبریزی
* خون می خورد کریم ز مهمان سیر چشم
* داغ است عشق از دل بی آرزوی من
شعر کامل
صائب تبریزی
* ز پرده ناله حافظ برون کی افتادی
* اگر نه همدم مرغان صبح خوان بودی
شعر کامل
حافظ