عبید زاکانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 73

1. در این چنین سره فصلی و نوبهاری خوش

2. خوشا کسیکه کند عیش با نگاری خوش

3. کنار جوی گزین گوش سوی بلبل دار

4. کنون که هست به هر گوشه‌ای کناری خوش

5. گرت به دست فتد دامنی که مقصود است

6. بگیر دامن کوهی و لاله‌زاری خوش

7. بیا به وصل دمی روزگار ما خوش کن

8. به شکر آنکه ترا هست روزگاری خوش

9. به رغم مدعیان در فراق او هرکس

10. بپرسدم که خوشی گویمش که آری خوش

11. مرا ز صحبت یاری گریز ممکن نیست

12. هزار جان عزیزم فدای یاری خوش

13. دل عبید نگردد شکار غم پس از این

14. گرش به دام افتد چنان نگاری خوش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چو دشمن بود شاه را کشته به
* گر آواره از جنگ برگشته به
شعر کامل
فردوسی
* پسته را با دهن تنگ تو نسبت کردم
* رفت در خنده ز شادی مگرش باور کرد
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* خطی دارد زمشک ناب ‌گرد ارغوان پیدا
* دلی دارد چو سنگ سخت زیر پرنیان‌ پنهان
شعر کامل
امیر معزی