عبید زاکانیعشاق‌نامه (فهرست)

شمارهٔ 9 - غزل همام

1. بدیدم چشم مستت رفتم از دست

2. گوام دایر دلی گویائی هست ؟

3. دلم خود رفت و میترسم که روزی

4. به مهرت هم نسی خوش کامم اج دست ؟

5. بب زندگی این خوش عبارت

6. لوانت لاوه نج من ذبل و کان بست ؟

7. دمی بر عاشق خود مهربان شو

8. کج‌ای مهروانی کسب اومی کست ؟

9. اگر روزی ببینم روی خوبت

10. به جم شهر اندر واسر زبان دست؟

11. ز عشقت گر همام از جان برآید

12. مواجش کان یوان بمرد و وارست ؟

13. به گوش خاوا کنی پشتش بوینی

14. به بویت خسته بی جهنامه سرمست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چشم عاشق نتوان دوخت که معشوق نبیند
* پای بلبل نتوان بست که بر گل نسراید
شعر کامل
سعدی
* من خراباتیم و عاشق و دیوانه و مست
* بیشتر زین چه حکایت بکند غمازم
شعر کامل
سعدی
* ریشه نخل کهنسال از جوان افزون ترست
* بیشتر دلبستگی باشد به دنیا پیر را
شعر کامل
صائب تبریزی