اوحدیجام جم (فهرست)

شمارهٔ 103-در شکر

1. شکر کن، تا شکر مذاق شوی

2. نام کفران مبر، که عاق شوی

3. غایت شکر چیست؟ دانستن

4. حق یک شکر نا توانستن

5. شکر ما گر رسد به هفت اورنگ

6. پیش انعام او نیارد سنگ

7. نعمتش را سپاسداری کن

8. زو زیادت بخواه و زاری کن

9. چون به شکر و ثبات میل بود

10. کامهای دگر طفیل بود

11. زانکه در شکر اگر نکوشی تو

12. کم شراب مزید نوشی تو

13. هم به تن شکر استطاعت کن

14. هم بدل شکر این بضاعت کن

15. شکر دل رحمت و خلوص و رضاست

16. دیدن عجز از آنکه شکر خداست

17. شکر تن خدمت و تحمل و صبر

18. کار کردن به اختیار و به جبر

19. از دل و تن چو شکر گردد راست

20. به زبان عذر آن بباید خواست

21. گر ز دانش در قبول زنی

22. دست در دامن رسول زنی

23. دیگر آن را لوای شکری هست

24. خواجه دارد لوای حمد به دست

25. آنکه شد چشم او به منعم باز

26. جان او برکشد به حمد آواز

27. و آنکه از نعمتش گذر نکند

28. جز به شکرش زبان بدر نکند

29. خویشتن را متابع او ساز

30. کو ترا بشنواند این آواز

31. گر شود خاطرت خطاب شنو

32. بشنود هر زمان خطابی نو

33. این خطابت نیاید اندر گوش

34. تا نبخشی به مصطفی دل و هوش

35. لهجهٔ او اگر بیابی باز

36. راه یابی به کار خانهٔ راز

37. در شناساست این سخن را روی

38. نشناسی، هر آنچه خواهی گوی

39. سر به مهرست سر این پاکان

40. از برای ضمیر دراکان

41. دیو را نیست تاختن بر گول

42. که ازو دور نیست چنبر غول

43. پای دانندگان به بند آرد

44. سر بیدار در کمند آرد

45. از دم و دام این نهنگ خلاص

46. جز به توفیق نیست، یا اخلاص

47. کوش تا بی‌حضور دل نروی

48. تا ز کردار خود خجل نروی

49. اندرین پرده بار دل دارد

50. پی دل رو، که کار دل دارد

51. عقل دل را به علم بنگارد

52. علم جان را بر آسمان آرد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بر لعل لبت جان ز سر شرق فشاندن
* سهل است ولی زیره به کرمان نتوان برد
شعر کامل
کمال خجندی
* آتش به جانم افکند، شوق لقای دلدار
* از دست رفت صبرم، ای ناقه! پای بردار
شعر کامل
شیخ بهایی
* بلاهای سیه را جمع کردند
* ازان زلف پریشان آفریدند
شعر کامل
صائب تبریزی