اوحدیجام جم (فهرست)

شمارهٔ 46-حکایت

1. پسری با پدر به زاری گفت

2. که: مرا یار شو به همسر و جفت

3. گفت: بابا، زنا کن و زن نه

4. پند گیر از خلایق، از من نه

5. در زنا گر بگیردت عسسی

6. بهلد، کو گرفت چون تو بسی

7. زن بخواهی، ترا رها نکند

8. ور تو بگذاریش چها نکند؟

9. از من و مادرت نگیری پند

10. چند دیدی و نیز دیدم چند

11. آن رها کن که نان و هیمه نماند

12. ریش بابا بین که: نیمه نماند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* وه که دامن می‌کشد آن سرو ناز از من هنوز
* ریخت خونم را و دارد احتراز از من هنوز
شعر کامل
وحشی بافقی
* کنون شاد گشتم به آواز تو
* بدین خوب گفتار با ناز تو
شعر کامل
فردوسی
* بگیر خون خود از جام ارغوانی رنگ
* که یک دو هفته بود جوش ارغوان درباغ
شعر کامل
صائب تبریزی