اوحدیمنطق العشاق (فهرست)

شمارهٔ 19-حکایت

1. خبر دادند مجنون را که: لیلی

2. ندارد با تو پیوندی و میلی

3. بدیشان گفت: اگر معشوق جافیست

4. وفای عاشق بیچاره کافیست

5. تو نیز، ار طالب آن یار نغزی

6. قدم را راست می‌نه، تا نلغزی

7. به هر زخمی ز یاری سرمیپچان

8. عنان از دوستداری برمپیچان

9. طریق عشق سستی بر نتابد

10. محبت جز درستی بر نتابد

11. به اول آزمایش باشد آنجا

12. چو بگریزی، گشایش باشد آنجا

13. اگر خواهی که او غم خوارت افتد

14. تحمل کن، کزین بسیارت افتد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شبم در ماتم هجران دو ابرو در خیال آمد
* به سینه هر کجا ناخن زدم شکل هلال آمد
شعر کامل
جامی
* به هیچ در نروم بعد از این ز حضرت دوست
* چو کعبه یافتم آیم ز بت‌پرستی باز
شعر کامل
حافظ
* چشم در صنع الهی باز کن، لب را ببند
* بهتر از خواندن بود، دیدن خط استاد را
شعر کامل
صائب تبریزی