اوحدیمنطق العشاق (فهرست)

شمارهٔ 19-حکایت

1. خبر دادند مجنون را که: لیلی

2. ندارد با تو پیوندی و میلی

3. بدیشان گفت: اگر معشوق جافیست

4. وفای عاشق بیچاره کافیست

5. تو نیز، ار طالب آن یار نغزی

6. قدم را راست می‌نه، تا نلغزی

7. به هر زخمی ز یاری سرمیپچان

8. عنان از دوستداری برمپیچان

9. طریق عشق سستی بر نتابد

10. محبت جز درستی بر نتابد

11. به اول آزمایش باشد آنجا

12. چو بگریزی، گشایش باشد آنجا

13. اگر خواهی که او غم خوارت افتد

14. تحمل کن، کزین بسیارت افتد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نشوم با تو چو سوسن دو زبان گر تو نباشی
* باز چون گل به دورویی و چو نرگس به دو رنگی
شعر کامل
اوحدی
* دل و جانم به تو مشغول و نظر در چپ و راست
* تا ندانند حریفان که تو منظور منی
شعر کامل
سعدی
* عهد کردیم که بی دوست به صحرا نرویم
* بی تماشاگه رویش به تماشا نرویم
شعر کامل
سعدی