عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 166

1. خوش آن محفل که از می گر سرایم رو بسوزاند

2. به هر جانب که غلتم داغ در پهلو بسوزاند

3. میا در باغ ما رضوان که نخل آرای این گلشن

4. به هر جانب که رو آرد، نسیمش رو بسوزاند

5. لبم گر با ترنم آشنا گردد در این معنی

6. صد آتش از یک نعره ی یا هو بسوزاند

7. ز بهر عافیت زانو نرنجانی که از گرمی

8. سر شوریده ی من عشق را زانو بسوزاند

9. اگر یک دم نفس در دل نگهدارم، ز هر مویم

10. جهد برقی که چندین از هر سو بسوزاند

11. چنان با نیک و بد عرفی، به سر بر کز پس مردن

12. مسلمانت به زمزم شوید و هندو بسوزاند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آن نه شب بود در ایام لیلی هر صباح
* آسمان شب تا سحر بر حال مجنون می‌گریست
شعر کامل
هلالی جغتایی
* سرمایه نجات بود توبه درست
* با کشتی شکسته به دریا چه می روی؟
شعر کامل
صائب تبریزی
* خضاب تازه ای هر دم به روی کار می آری
* شدی پیر و همان دست از سیه کاری نمی داری
شعر کامل
صائب تبریزی