عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 182

1. دلبران نی دل به ناز و عشق غافل می برند

2. می کشند ازعاقلان صد رنج تا دل می برند

3. کشته گان غمزهٔ معشوق در روز جزا

4. جمله غیرت بر قبول کار قاتل می برند

5. نگسلی از کاروان کعبه ای دل، کز شتاب

6. می گذارندت به خاک عجز و محمل می برند

7. با سبک روحان کن آمیزش، که ماندی چون ز راه

8. بار غم بر دوش دل، منزل به منزل می برند

9. گر چه ارباب تعلق وقف توفانند، لیک

10. رخت اگر کمتر بود کشتی به ساحل می برند

11. هر کجا شمعی است روشن می کنند از بهر بزم

12. شمع جان هر گه که روشن شد ز محفل می برند

13. زحمت حجاج دیر از کعبه جویان بدتر است

14. ره بسی طی می شود، پیرو به باطل می برند

15. فتنه شو بر اهل دل عرفی که از حسن قبول

16. مرده را جان می دهند و زنده را دل می برند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ندانمت که چه گویم تو هر دو چشم منی
* که بی وجود شریفت جهان نمی‌بینم
شعر کامل
سعدی
* حلقه بر در نتوانم زدن از دست رقیبان
* این توانم که بیایم به محلت به گدایی
شعر کامل
سعدی
* پای ما لنگ است و منزل بس دراز
* دست ما کوتاه و خرما بر نخیل
شعر کامل
حافظ