عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 187

1. این صفا حسن و محبت ز هم اندوخته اند

2. این دو شمع اند که از یکدگر افروخته اند

3. عشوه و ناز و تغافل که تراود از تو

4. شیوه ها را همه گویی ز هم آموخته اند

5. ما فرو رفته به بحر غم بی پایانیم

6. جامهٔ ما نه به اندازهء ما دوخته اند

7. دفع لب تشنگی از شعله نکردست کسی

8. مگر آن جمع که از آتش دل سوخته اند

9. بندگان تو که درعشق خداوندانند

10. دو جهان را به تمنای تو بفروخته اند

11. عرفی آنان که ز تحقیق مسایل مست اند

12. خون هم خورده از آن چهره برافروخته اند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گاه خلوت صوفیان وقت با موی چو شیر
* ورد خود ذکر برنج و شیر و شکر کرده‌اند
شعر کامل
سنایی
* در گوشه سلامت مستور چون توان بود
* تا نرگس تو با ما گوید رموز مستی
شعر کامل
حافظ
* داغ مجنون بیابان گرد دارد بر جگر
* لاله ای کز سینه صحرا و هامون می دمد
شعر کامل
صائب تبریزی