عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 20

1. به جز ریش بلا مرهم مبادا ریسه ریشان را

2. عداوت با دل من باد زهر آلود نیشان را

3. به من بیگانگان را کی دل هم صحبتی ماند

4. که با من صحبت غم می کند بیگانه خویشان را

5. دمی صد چشمه هایی 000 از دلم سر آمد و شادم

6. که محکم نیست ایمان محبت صبر کیشان را

7. نه با من با یکی از اهل دل دوستی می کن

8. ولی در کار هست آخر سر زلف پریشان را

9. عذاب دوزخ آشامان به آتش خون کند ایزد

10. مگر در سینه ی آسودگان اندازد ایشان را

11. برو عرفی به کوی بی غمان پژمرده ی مرهم

12. که این جا با نمک همه نیست الفت سینه ریشان را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* همت طلب از باطن پیران سحرخیز
* زیرا که یکی را ز دو عالم طلبیدند
شعر کامل
فروغی بسطامی
* باور از مات نباشد تو در آیینه نگه کن
* تا بدانی که چه بودست گرفتار بلا را
شعر کامل
سعدی
* عشق جز دولت و عنایت نیست
* جز گشاد دل و هدایت نیست
شعر کامل
مولوی