عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 242

1. آن را که مراد حال باشد

2. کی رغبت قیل و قال باشد

3. آن جرعه که دُرد شکوه دارد

4. در ساغر من زلال باشد

5. از شغل غمی که گفتنی نیست

6. گویم به تو گر محال باشد

7. هر نفس که در بهشت بینم

8. در کارگه خیال باشد

9. نقشی که نظاره بر نتابد

10. می جویم و آن وصال باشد

11. چون کینه ز طبع دوستانت

12. مهر از دل او محال باشد

13. عمر تو که عید زندگانیست

14. آرایش ماه و سال باشد

15. گفتی گله کرده ای ز جورم

16. بهتان چنین ملال باشد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چو نرکس تا به کی ساغر پرستی
* قدح در دست و سر در خواب مستی؟
شعر کامل
سلمان ساوجی
* تا عهد تو دربستم عهد همه بشکستم
* بعد از تو روا باشد نقض همه پیمان‌ها
شعر کامل
سعدی
* سحر به بوی گلستان دمی شدم در باغ
* که تا چو بلبل بی‌دل کنم علاج دماغ
شعر کامل
حافظ