عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 246

1. هر چه بگزیدم از آن کیش برهمن به بود

2. هر که دیدم به در بتکده از من به بود

3. نالهٔ بلبلم آشفته به گلزار کشید

4. ور نه از طرف چمن، گوشهٔ گلخن به بود

5. بزم داود بهشتم، در یعقوب زدم

6. کز نوای شکرین ، تلخی شیون به بود

7. دوش در مجلس اصحاب نشستم، همه گوش

8. هر چه نشنیدم از آن، طعن برهمن به بود

9. عمر در عجب و ریا رفت، ندانستم، حیف

10. که مرا تیرگی از پاکی دامن به بود

11. گذر عشق روا بود درآتشکده هم

12. این قدر بود که در وادی ایمن به بود

13. عرفی انصاف دهم، آن چه که کردی همه عمر

14. گر همه طاعت حق بود ، نکردن به بود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نمی دانم چه خصمی با نوای بلبلان دارد
* که شبنم هر سحر در گوش گل سیماب می ریزد
شعر کامل
صائب تبریزی
* تا چند در میان فکنی باد و شانه را؟
* دل را نمی دهیم به زلف تو، زور نیست!
شعر کامل
صائب تبریزی
* ظاهر آنست که با سابقه حکم ازل
* جهد سودی نکند تن به قضا دردادم
شعر کامل
سعدی