عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 266

1. اهل همت لب از دعا بستند

2. کمر خدمت رضا بستند

3. گرد آیینه بود جاه جلال

4. باز آئین غم کجا بستند

5. مژده ریزند بر سر و دستار

6. کز گل فتنه دسته ها بستند

7. رفت هنگام بار سوختگان

8. داغ ها بر لب صبا بستند

9. ما کلید بهشت بشکستیم

10. در دوزخ به روی ما بستند

11. به عدم کی روان شوی عرفی

12. رو که دروازهٔ فنا بستند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ما ازین هستی ده روزه به جان آمده ایم
* وای بر خضر که زندانی عمر ابدست
شعر کامل
صائب تبریزی
* بهر تسکین دل افگار من مسکین طبیب
* ساخت صد مرهم ولی مرهم نمی سازد مرا
شعر کامل
جامی
* معلم، غالبا، امروز درس عشق می‌گوید
* که در فریاد می‌بینیم طفلان را به مکتب‌ها
شعر کامل
هلالی جغتایی