عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 322

1. کو عشق کاز شمایل عقلم جنون چکد

2. از گریه نوش ریزد و از خنده خون چکد

3. لب تشنگی ز ریشهٔ چشمم کشد برون

4. آن قطره های خون که ز ریش درون چکد

5. خوش دل بدانم ار بچکد خون دل ز چشم

6. دل خون خویش می خورد، از دیده خون چکد

7. دل نیست این درد فشان است و خون چکان

8. دردی ز درد جوشد و خونی ز خون چکد

9. عرفی نگویمت بچکان خون دل ز چشم

10. گر ننگ صبر نیست بهل تا برون چکد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* زین آتش نهفته که در سینه من است
* خورشید شعله‌ایست که در آسمان گرفت
شعر کامل
حافظ
* یاد ایامی که پیش او وجودی داشتم
* در حریم او ره گفت و شنودی داشتم
شعر کامل
صائب تبریزی
* سرو چون نازد به خوبی در بهارستان ناز
* از سهی سرو نگارستان من یاد آورید
شعر کامل
محتشم کاشانی