عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 324

1. ز فتنه ای دل و جانم به ناله بر دستند

2. که ناز و عشوه ز تاثیر صحبتش مستند

3. چگونه می به میان آورم در این مجلس

4. که باده حوصله سوز است و جمله بد مستند

5. کدام بزم بچیدم که تنگ حوصله گان

6. به بوی می که شنیدند شیشه ها بشکستند

7. مگو به تجربه جامی بده، که نشنیدم

8. که شیشه ای که شکستند باز پیوستند

9. هلاک صحبت رندان بی شر و شورم

10. که بوی می بشنیدند و تا ابد مستند

11. بیا به دیر مغان، آبرو مبر عرفی

12. که از برون و درون در به روی ما بستند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* پدرم روضه رضوان به دو گندم بفروخت
* من چرا ملک جهان را به جوی نفروشم
شعر کامل
حافظ
* دست رغبت کس نمی سازد به سوی من دراز
* چون گل پژمرده برروی مزارافتاده ام
شعر کامل
صائب تبریزی
* پرویز به هر بزمی زرین تره گستردی
* کردی ز بساط زر زرین تره را بستان
شعر کامل
خاقانی