عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 34

1. دل چو به غم شاد زیست، مهر و وفا از او طلب

2. غم چو گو 000 رفت، برگ و نوا از او طلب

3. یا به دعا غیر درد، از در ایزدی مخواه

4. یا به طلب اگر خوشی، برگ و نوا از او طلب

5. جون روش عهد ما، کرده فلک واژگون

6. تشنه رسی چو خضر، زهر فنا از او طلب

7. آن که کشید یک شراب، زو مطلب درد و صاف

8. وآنکه خورد نوش زهر، درد و دوا از او طلب

9. از چه روی به نزد شیخ، جانب عرفیم شتاب

10. مطلب اگر های و هوی است، خیز و بیا از او طلب


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* عالم شهر گو مرا وعظ مگو که نشنوم
* پیر محله گو مرا توبه مده که بشکنم
شعر کامل
سعدی
* حافظ اندر درد او می‌سوز و بی‌درمان بساز
* زان که درمانی ندارد درد بی‌آرام دوست
شعر کامل
حافظ
* آن کس است اهل بشارت که اشارت داند
* نکته‌ها هست بسی محرم اسرار کجاست
شعر کامل
حافظ