عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 408

1. از سخن شهد ناب می چکدش

2. وز تبسم شراب می چکدش

3. می توان گفت از آن طراوت حسن

4. کز جبین آفتاب می چکدش

5. که زد این نیش بر دل گرمم

6. کآتش از پیچ و تاب می چکدش

7. هر حدیثی که پرسم از همت

8. آبرو از جواب می چکدش

9. آتش عشق نشئه ای دارد

10. که شراب از کباب می چکدش

11. چه کند عرفی ار نریزد اشک

12. از جگر خون ناب می چکدش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گر عود نه صندل سپید است
* با سرخ گل تو سرخ بید است
شعر کامل
نظامی
* آن که بر نسترن از غالیه خالی دارد
* الحق آراسته خلقی و جمالی دارد
شعر کامل
سعدی
* چشم من کرد به هر گوشه روان سیل سرشک
* تا سهی سرو تو را تازه‌تر آبی دارد
شعر کامل
حافظ