عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 414

1. گر بگویم ز نظر یار نهان است، غلط

2. ور بگویم که به هر دیده عیان است، غلط

3. شش جهت فیض پذیر از نظر رحمت اوست

4. ور بگویم که به سویی نگران است، غلط

5. می کُشد زارم و گنهی نیست مرا

6. ور بگویم که مرا دشمن جان است، غلط

7. تیر دلدوز شهیدان همه از ترکش اوست

8. ور بگویم که از آن شست و کمان است، غلط

9. جز گمان هیچ ندارم به کف از صدق خبر

10. ور بگویم که همین محض گمان است، غلط

11. عرفی ار بی خبرت خواند، غلط نشماری

12. گوهرش گر بشناسی ز چه کان است، غلط


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* رنگ بر روی سهیل از عرق شرم نماند
* این چه رنگ است که آن سیب ز نخدان دارد
شعر کامل
صائب تبریزی
* بد و نیک بر ما همی بگذرد
* نباشد دژم هرکه دارد خرد
شعر کامل
فردوسی
* سلامت همه آفاق در سلامت توست
* به هیچ عارضه شخص تو دردمند مباد
شعر کامل
حافظ