عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 476

1. به کوی صید بندان، دوش چون فریاد می کردم

2. به یک صوت حزین صد عندلیب آزاد می کردم

3. چنان دوش از غمت مشتاق بودم بر هلاک خود

4. که تا صبح آرزوی تیشهٔ فرهاد می کردم

5. نه تاثیر نفس بی عمر جاویدان نمی دانم

6. به امید چه پیشت درد دل بنیاد می کردم

7. گشایم دام بر گنجشگ و شادم، باد آن همت

8. که گر سیمرغ می امد به دام، آزاد می کردم

9. چنان آمادهٔ عشقم که عشق ار ممتنع بودی

10. به ذوق جلوهٔ حسن منش آزاد می کردم

11. مگو عرفی، دل یاران پریشان داشتن تا کی

12. اگر می آمد از دستم، دل خود شاد می کردم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گر چه لبم نامه سربسته ای است
* نامه واکرده بود رنگ من
شعر کامل
صائب تبریزی
* مشوی ای دیده نقش غم ز لوح سینه حافظ
* که زخم تیغ دلدار است و رنگ خون نخواهد شد
شعر کامل
حافظ
* ما به فلک بوده‌ایم یار ملک بوده‌ایم
* باز همان جا رویم جمله که آن شهر ماست
شعر کامل
مولوی