عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 513

1. در آتش آمدیم و فعانی نداشتیم

2. بودیم شمع شوق و زبانی نداشتیم

3. صد شیوه یافتیم ز معشوق روز وصل

4. وز بهر نیم شیوه بیانی نداشتیم

5. صد ره به دیر و کعبه قدم رفت و هیچ گاه

6. دستی نیافتیم و عنانی نداشتیم

7. در شیشه کاو کاو بسی عرض کرد، لیک

8. در شیشه ناشکسته فغانی نداشتیم

9. دایم زدیم غوطه در آتش برای خلق

10. در هیچ کس به مهر گمانی نداشتیم

11. میلی نداشتیم به سودای کس، ولی

12. در هیچ شهر نرخ گرانی نداشتیم

13. عرفی بنافت پنجهٔ ما جور بخت پیر

14. شکر خدا که بخت جوانی نداشتیم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* غصه ام خیزد، کای دل، سخن صبر کنی
* وه چرا گویی از آن چیز که نتوانی کرد؟
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی
* ز آسمان بگذرم ار بر منت افتد نظری
* ذره تا مهر نبیند به ثریا نرسد
شعر کامل
سعدی
* ز هر سو شاخ گیسو شانه می‌کرد
* بنفشه بر سر گل دانه می‌کرد
شعر کامل
نظامی