عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 523

1. خوش در خور است، حسرت تو با گریستن

2. بی یاد تو حلال مبادا گریستن

3. بی گریه دوستدار تو آرام گیر نیست

4. یا کاو کاو دیده و دل یا گریستن

5. گویی که یاد می کنمت گه گهی، ولی

6. بیهوده نیست در دل شب ها گریستن

7. نازم به غمزهٔ تو که یک گام کرده است

8. صد ساله ره ز دیدهٔ من تا گریستن

9. من خود کی ام که گریه به حالم کنی، ولی

10. می زیبدت به نرگس شهلا گریستن

11. گر کام دل ز گریه میسر شود، ز دوست

12. صد سال می توان به تمنا گریستن

13. عرفی حریف دیدهٔ تر نیستی، ولی

14. بسیار گریه آورد این نا گریستن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بدان را نوازش کن ای نیکمرد
* که سگ پاس دارد چو نان تو خورد
شعر کامل
سعدی
* به هر جنسی که می گیرند اخلاص و وفا خوب است
* پس از عمری گذر افتاده بر ما کاروانی را
شعر کامل
نظیری نیشابوری
* عالم چو کوه طور شد هر ذره‌اش پرنور شد
* مانند موسی روح هم افتاد بی‌هوش از لقا
شعر کامل
مولوی