عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 71

1. هر خنده دریچه ی گشاینده ی غم است

2. هر انتعاش نایره ی قفل ماتم است

3. دل زنده ساز قدر مسیح و مرا مسنج

4. غافل مباش آن نفسی بود و این دم است

5. حیف است حیف، بس مکن ای کاوش دلم

6. هر ناله را خراشی و هر گریه را نم است

7. باغی است گریه در جگر تشنه ام کزان

8. صد لاله زار سوخته در زیر یک شبنم است

9. هر کس که دید عرفی و این شور و های و هوی

10. غافل ز زیر پرده نمایش ، که یک کم است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گهی زلفش پریشان می‌کند یک دشت سنبل را
* گهی رخسارش آتش می‌زند یک باغ نسرین را
شعر کامل
فروغی بسطامی
* ز تندباد حوادث نمی‌توان دیدن
* در این چمن که گلی بوده است یا سمنی
شعر کامل
حافظ
* به بوی نافه‌ای کاخر صبا زان طره بگشاید
* ز تاب جعد مشکینش چه خون افتاد در دل‌ها
شعر کامل
حافظ