عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 78

1. کوی عشق است این که در هر گام صد عاقل گم است

2. تا قیامت جان فراموش است و این جا دل گم است

3. خود چه راه است این که در صد سال یک منزل نیافت

4. آن که در هر نیم گامش طی صد منزل گم است

5. لذت جان دادنم بنگر که در روز جزا

6. ننک قتلم در هجوم لذت قاتل گم است

7. یار در دل هست اگر دل نیست ایمن گو مباش

8. کعبه گر محمل نشینم نیست از محمل گم است

9. این که می گویند دریا می گشاید دست بخت

10. تا در دل می شنو اما کلید دل گم است

11. در هجوم چاره اندیشی عرفی گشته گم

12. عقل رهبر هم درین اندیشه ی هایل گم است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دامن شادی چو غم آسان نمی آید به دست
* پسته را دل می شود خون تا لبی خندان کند
شعر کامل
صائب تبریزی
* چشم در صنع الهی باز کن، لب را ببند
* بهتر از خواندن بود، دیدن خط استاد را
شعر کامل
صائب تبریزی
* چه تربیت شنوم یا چه مصلحت بینم
* مرا که چشم به ساقی و گوش بر چنگست
شعر کامل
سعدی