عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 86

1. منم که طاعت بت لازم سرشت من است

2. اگر به کعبه عبادت کنم کنشت من است

3. اگر چه حسن عمل نیست اجر آن هم نیست

4. که چشم اهل مروت به زشت من است

5. روم به دوزخ و شکر بهشت می گویم

6. که این به نزد مکافات من بهشت من است

7. کنار کشت و لب جو به غم زبان دارد

8. میان دایره ی غم کنار کشت من است

9. بگیر آیینه عرفی ببین سر انجامم

10. که هر چه صورت حال تو سرنوشت من است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* در بهشت عافیت افتادم از بی حاصلی
* شد حصاری بی بری از سنگ طفلان بید را
شعر کامل
صائب تبریزی
* اگر به شربت شمشیر او سری داری
* حریف ضربت آن بازوان سیمین باش
شعر کامل
فروغی بسطامی
* من که خدمت کرده ام رندان دُرد آشام را
* کی شمارم پخته وضع زاهدان خام را
شعر کامل
جامی