عرفی شیرازی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 88

1. درد نایافت ز بی دردی اقبال من است

2. ور نه مقصود من افتاده به دنبال من است

3. با قضا سینه ی من صاف نگردد هرگز

4. شکوه ی من همه از جانب اهمال من است

5. هرگز از محنت ایام نبودم آزاد

6. فتنه همزاد من و حادثه هم سال من است

7. آستینی که دو عالم بت و زنار در اوست

8. گر به معنی نگری نامه ی اعمال من است

9. عرفی اصلاح پریشانی ام از یاد ببر

10. کانچه ادبار بود پیش من، اقبال من است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گر ز چین آشوب برخیزد عجب نبود که باز
* بر سر زلف تو افتاده‌ست چین تازه‌ای
شعر کامل
فروغی بسطامی
* خردمند باید دل پادشا
* که تیزی و تندی نیارد بها
شعر کامل
فردوسی
* ریزم ز مژه کوکب بی ماه رُخت شب ها
* تاریک شبی دارم با این همه کوکب ها
شعر کامل
جامی