پروین اعتصامی_دیوانمثنوی,تمثیل و مقطع (فهرست)

شمارهٔ 80-سرو سنگ

1. نهان کرد دیوانه در جیب، سنگی

2. یکی را بسر کوفت، روزی بمعبر

3. شد از رنج رنجور و از درد نالان

4. بپیچید و گردید چون مار چنبر

5. دویدند جمعی پی دادخواهی

6. دریدند دیوانه را جامه در بر

7. کشیدند و بردندشان سوی قاضی

8. که این یک ستمدیده بود، آن ستمگر

9. ز دیوانه و قصهٔ سر شکستن

10. بسی یاوه گفتند هر یک بمحضر

11. بگفتا همان سنگ، بر سر زنیدش

12. جز این نیست بدکار را مزد و کیفر

13. بخندید دیوانه زان دیورائی

14. که نفرین برین قاضی و حکم و دفتر

15. کسی میزند لاف بسیار دانی

16. که دارد سری از سر من تهی‌تر

17. گر اینند با عقل و رایان گیتی

18. ز دیوانگانش چه امید، دیگر

19. نشستند و تدبیر کردند با هم

20. که کوبند با سنگ، دیوانه را سر


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* حال من خود در نمی‌آید به نطق
* شرح حالم اشک خونین من است
شعر کامل
عطار
* بی حجاب تن خاکی نرسد جان به کمال
* پسته بی پوست محال است که خندان گردد
شعر کامل
صائب تبریزی
* به چه تقصیر زرم قسمت آتش گردید؟
* خنده چون گل به تهیدستی خاری نزدم
شعر کامل
صائب تبریزی