پروین اعتصامی_دیوانمثنوی,تمثیل و مقطع (فهرست)

شمارهٔ 84-شاهد و شمع

1. شاهدی گفت بشمعی کامشب

2. در و دیوار، مزین کردم

3. دیشب از شوق، نخفتم یکدم

4. دوختم جامه و بر تن کردم

5. دو سه گوهر ز گلوبندم ریخت

6. بستم و باز بگردن کردم

7. کس ندانست چه سحرآمیزی

8. به پرند، از نخ و سوزن کردم

9. صفحهٔ کارگه، از سوسن و گل

10. بخوشی چون صف گلشن کردم

11. تو بگرد هنر من نرسی

12. زانکه من بذل سر و تن کردم

13. شمع خندید که بس تیره شدم

14. تا ز تاریکیت ایمن کردم

15. پی پیوند گهرهای تو، بس

16. گهر اشک بدامن کردم

17. گریه‌ها کردم و چون ابر بهار

18. خدمت آن گل و سوسن کردم

19. خوشم از سوختن خویش از آنک

20. سوختم، بزم تو روشن کردم

21. گر چه یک روزن امید نماند

22. جلوه‌ها بر درو روزن کردم

23. تا تو آسوده‌روی در ره خویش

24. خوی با گیتی رهزن کردم

25. تا فروزنده شود زیب و زرت

26. جان ز روی و دل از آهن کردم

27. خرمن عمر من ار سوخته شد

28. حاصل شوق تو، خرمن کردم

29. کارهائیکه شمردی بر من

30. تو نکردی، همه را من کردم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* از صحبت نیکان نشود طینت بدنیک
* بادام همان تلخ برون از شکر آید
شعر کامل
صائب تبریزی
* یار آن بود که صبر کند بر جفای یار
* ترک رضای خویش کند در رضای یار
شعر کامل
سعدی
* گفتم ای بخت بخفتیدی و خورشید دمید
* گفت با این همه از سابقه نومید مشو
شعر کامل
حافظ