رهی معیری_دیوانغزل ها-جلد چهارم (فهرست)

شمارهٔ 1-برق نگاه

1. به روی سیل گشادیم راه خانهٔ خویش

2. به دست برق سپردیم آشیانهٔ خویش

3. مرا چه حد که زنم بوسه آستین ترا

4. همین قدر تو مرانم ز آستانهٔ خویش

5. به جز تو کز نگهی سوختی دل ما را

6. به دست خویش که آتش زند به خانهٔ خویش

7. مخوان حدیث رهایی که الفتی است مرا

8. به ناله سحر و گریه شبانهٔ خویش

9. ز رشک تا که هلاکم کند به دامن غیر

10. چو گل نهد سر و مستی کند بهانهٔ خویش

11. رهی به ناله دهی چند دردسر ما را؟

12. بمیر از غم و کوتاه کن فسانهٔ خویش


بعدی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دوای عشق گویند از سفر خیزد چه دانستم
* که در دل مهر آن مه خواهد افزون شد به هر منزل
شعر کامل
جامی
* دل رنجور من از سینه هر دم می رود سویی
* ز بستر می گریزد طفل بیماری که من دارم
شعر کامل
رهی معیری
* تو آن درخت گلی کاعتدال قامت تو
* ببرد قیمت سرو بلندبالا را
شعر کامل
سعدی