رهی معیری_دیوانغزل ها-جلد چهارم (فهرست)

شمارهٔ 18-در سایه سرو

1. حال تو روشن است دلا از ملال تو

2. فریاد از دلی که نسوزد به حال تو

3. ای نوش لب که بوسه به ما کرده ای حرام

4. گر خون ما چو باده بنوشی حلال تو

5. یاران چو گل به سایه سرو آرمیده اند

6. ما و هوای قامت با اعتدال تو

7. در چشم کس وجود ضعیفم پدید نیست

8. باز آ که چون خیال شدم از خیال تو

9. در کار خود زمانه ز ما ناتوان تر است

10. با ناتوان تر از تو چه باشد جدال تو؟

11. خار زبان دراز به گل طعنه می زند

12. در چشم سفله عیب تو باشد کمال تو

13. ناساز گشت نغمه جان پرورت رهی

14. باید که دست عشق دهد گوشمال تو


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چشم کوته نظران بر ورق صورت خوبان
* خط همی‌بیند و عارف قلم صنع خدا را
شعر کامل
سعدی
* جلوه بر من مفروش ای ملک الحاج که تو
* خانه می‌بینی و من خانه خدا می‌بینم
شعر کامل
حافظ
* اگر توشه‌مان نیکنامی بود
* روانها بران سر گرامی بود
شعر کامل
فردوسی