لینک اشتراک گذاری
کپی شد
رهی معیری_دیوانرباعی ها
شمارهٔ 1-تمنای عاشق : آن را که جفا جوست نمی باید خواست
شمارهٔ 2-بی خبری : مستان خرابات ز خود بی خبرند
شمارهٔ 3-آشیان سوز : ای جلوهٔ برق آشیان سوز تو را
شمارهٔ 4-آیینه صبح : داریم دلی صاف تراز سینه صبح
شمارهٔ 5-نوشین لب : گلبرگ به نرمی چو بر و دوش تو نیست
شمارهٔ 6-افسونگر : یا عافیت از چشم فسونسازم ده
شمارهٔ 7-لعل ناب : خم گشت به لعلگون شراب آبستن
شمارهٔ 8-دیار شب : جانم به فغان چو مرغ شب می آید
شمارهٔ 9-خانه به دوش : چون ماه نو از حلقه به گوشان توایم
شمارهٔ 10-ناله بی اثر : ای ناله چه شد در دل او تاثیرت
شمارهٔ 11-مردم چشم : بی روی تو گشت لاله گون مردم چشم
شمارهٔ 12-شباهنگ : از آتش دل شمع طرب را مانم
شمارهٔ 13-جدایی : ای بی خبر از محنت روز افزونم
شمارهٔ 14-اندوه مادر : آسودگی از محن ندارد مادر
شمارهٔ 15-سوختگان : هر لاله آتشین دل سوخته ای است
شمارهٔ 16-بیدادگری : از ظلم حذر کن اگرت باید ملک
شمارهٔ 17-مسعود : مسعود که یافت عز و جاه از لاهور
شمارهٔ 18-آرزو : کاش امشبم آن شمع طرب می‌آمد
شمارهٔ 19-در ماتم صبحی : دردا که بهار عیش ما آخر شد

حمایت مالی

حمایت مالی داوطلبانه و اختیاری

ابیات برگزیده

* یارب مه مسافر من همزبان کیست ؟
* با او که شد حریف و کنون همعنان کیست ؟
شعر کامل
وحشی بافقی
* دور فلک به چشم تو تعلیم سحر داد
* تا چشم بند مردم دوران کند تو را
شعر کامل
فروغی بسطامی
* یافتم روشندلی از گریه های نیمشب
* خاطری چون صبح دارم از صفای نیمشب
شعر کامل
رهی معیری