رضی‌الدین آرتیمانی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 10

1. کسی که در رهش از پا و سر خبردار است

2. نه عاشق است که در بند کفش و دستار است

3. غمی به گرد دلم جلو‌ه‌گر شده که از آن

4. غباری ار بنشیند بر آسمان بار است

5. بدیگران ببر ای باد بوی نومیدی

6. که در خرابهٔ ما زین متاع بسیار است

7. بر آستانه او عاشقانه جان درباخت

8. رضی که در غم عشقش هنوز بیمار است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نقطه خال تو بر لوح بصر نتوان زد
* مگر از مردمک دیده مدادی طلبیم
شعر کامل
حافظ
* رزق اگر بر آدمی عاشق نمی باشد، چرا
* از زمین گندم گریبان چاک می آید برون؟
شعر کامل
صائب تبریزی
* سر شانه را شکستم به بهانهٔ تطاول
* که به حلقه حلقه زلفت نکند درازدستی
شعر کامل
فروغی بسطامی